/90

فصلنامه اندیشه صادق،ص 71

_________________

هشدار می دهم كه خیال نكنند راه حفظ معتقدات اسلامی جلوگیری از ابراز عقیدة دیگران است. از اسلام فقط با یك نیرو می شود پاسداری كرد و آن علم است و آزادی دادن به افكار مخالف و مواجهة صریح و روشن با آنها[3]. من بر خلاف بسیاری از افراد از تشكیكات و ایجاد شبهه هایی كه در مسائل اسلامی می شود، با همة علاقه و اعتقادی كه به این دین دارم، به هیچ وجه ناراحت نمی شوم، بلكه در ته دلم خوشحال می شوم. زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده كرده ام كه این آیین مقدس آسمانی در هر جبهه از جبهه ها كه بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده، با نیرومندی و سرافرازی و جلوه و رونق بیشتری آشكار شده است.»[4]

نكتة دیگر برای درك اهمیت پرسش از چگونگی دینداری در دنیای جدید، تفكیك میان دینداری فردی و اجتماعی است. در این جا می توان تصوّر نمود كه چه بسا انسان دیندار با منحصر دانستن تعالیم دینی در برخی آداب و عبادات فردی، در ظاهر تعارضی با ابعاد گوناگون زندگانی در دنیای جدید احساس نكند، امّا اگر به تعالیم اجتماعی دین اسلام و به نمونة بارز و اعلای آن یعنی حكومت اسلامی كه به فرمودة حضرت امام خمینی «حكومت [اسلامی] فلسفة علمی تمام ابواب فقه است»[5] توجّه كنیم و از سوی دیگر نفوذ و سلطه و سیطرة افكار و دستاوردهای جهان جدید بر همة شؤون فردی و اجتماعی بشر عصر جدید را پیش چشم قرار دهیم و كوهی از موانع، تعارض ها و ناسازگاری ها را كه فراروی انسان مسلمانی است كه در جهت عمل به تعالیم اجتماعی اسلام گام برمی دارد، در نظر داشته باشیم، آنگاه اهمیت این پرسش را باز خواهیم یافت كه «چگونه می توان در دنیای جدید، دیندار بود؟»، آری با اصالت دادن به دینداری محققانه و عقلانی ـ كه درك آن را در دوران كنونی وامدار استاد مطهری هستیم ـ و با برتر شمردن دینداری اجتماعی و توجّه به حكومت اسلامی ـ كه فهم آن در این عصر مدیون حضرت امام خمینی است ـ و با آشنایی اجمالی از دستاوردها و متقضیات دنیای جدید، اهمیت پرسش فوق و ضرورت سرمایه گذاری علمی و پژوهشی در راستای پاسخگویی به آن روشن خواهد شد.

به این نكته توجّه داریم كه استاد مطهری تمایز علوم دینی و غیردینی را مردود می شمارد و معتقد است كه اوّلاً وجوب علم تهیّوئی یعنی جهت آمادگی برای رسیدن به اهداف خاص است و ثانیاً اسلام در همة شؤون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بشر دارای اهداف خاصی است و ثالثاً امروز دنیا بر پاشنة علم می چرخد و بدون علم نمی توان جامعه ای مستقل، آزاد و قویّ داشت و لذا «نتیجه می گیریم كه در هر زمانی ـ خصوصاً در این زمان ـ فرض و واجب است بر مسلمین كه همة علومی را كه مقدمة رسیدن به هدفهای اسلامی است، فرا گیرند و كوتاهی نكنند. با این مقیاس می توانیم همة علوم مفید را علوم دینی بدانیم»[6].

امّا نكتة مذكور تعارضی با مدّعای ما ندارد كه گفتیم مهمترین موضوع علمی شایستة پژوهش، پاسخ به پرسش از چگونگی امكان دینداری در دنیای جدید است. زیرا باید اسلام و مسلمانانی باشند تا از طریق علوم مختلف به اهداف موردنظر خود برسند و لذا وقتی اصل اسلام و اساس دینداری در خطر است و نیاز به دفاع دارد، تردیدی نیست كه اوجب واجبات برای یك فرد مسلمان و علی الخصوص عالم مسلمان، حفظ سنگر اسلام و دفاع از حقانیت آن و تلاش برای حفظ و اجرای كامل تعالیم آن خواهد بود.

در ضمن اگر گفتار استاد مطهری را در تفكیك ناپذیری علوم دینی و غیردینی مورد نظر قرار می دهیم، باید متوجه این نكته نیز باشیم كه خود ایشان علی رغم امكان و علاقة ورود به عرصة علوم مختلف[7]، عمر شریف خود را صرف تحصیل و تبلیغ علوم دینی (به معنای مصطلح كرد و در این راه، هدف اصلی ایشان دفاع از دین و تلاش برای عرضه تعالیم دینی همراه با خلوص و توانایی بود.

سخن خود را درباره هدف پژوهش و اهمیت آن با گفته هایی از استاد مطهری به پایان می بریم: «این بنده از حدود بیست سال پیش كه قلم به دست گرفته، مقاله یا كتاب نوشته ام، تنها چیزی كه در همه نوشته هایم آن را هدف قرار داده ام، حل مشكلات و پاسخگویی به سؤالاتی است كه در زمینه مسایل اسلامی در عصر ما مطرح است. نوشته های این بنده برخی فلسفی، برخی اجتماعی، برخی اخلاقی، برخی فقهی و برخی تاریخی است. با اینكه موضوعات این نوشته ها كاملاً با یكدیگر مغایر است، هدف كلی از همه اینها یك چیز است و بس. دین مقدس اسلام


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری