• لیست فهرست خالی می باشد
/90

اندیشه صادق، ص31

خودش اصلاحت را معنی کند اگر تعریفی از اصلاحات مشخص نشود، الگوهای تحمیلی غلبه خواهد کرد؛ همان اتفاقی که در شوروی افتاد؛ چون نمی دانستند چه کار می خواهند بکنند، لذا به سراغ تقلید ناشیانه اصلاحات در الگوها و مدل های غربی رفتند«[7] و در آخر نتیجة آن را هم دیدند و دیدیم.

برای ارائة تعریف اصلاحات منطبق با فرهنگ اسلامی، چاره ای جز مراجعه به اندیشمندان و نظریه پردازانی که ضمن آشنایی با معارف دینی، در صداقت و تعهد نیز آزموده شده باشند نداریم و معلوم است که در این میان شهید مطهری از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ استاد عزیزی که امام راحل(ره) آثار او را »بی استثناء« خوب دانستند و فرمودندمن به دانشجویان و طبقة روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتاب های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.«[8]

مطهری، متفکری است که می توان از او به عنوان یک نظریه پرداز در زمینة اصلاح طلبی دینی نام برد و از آثار مکتوب و غیر مکتوب و از آن مهمتر سیرة عملی و رفتار اجتماعی او، الگوبرداری مطمئنی برای شروع و ادامه روند اصلاحات در کشور بهره مند شد. این الگوپردازی از آن جهت ضروری و سرنوشت ساز است که: اولاً در توان فکری و قدرت نظریه پردازی و ثانیاً در صداقت و خیرخواهی آن شهید عزیز نوعی اجماع فکری و وفاق ملی وجود دارد و البته این نیز بی تأثیر از ریخته شدن خون پاکش در راه اثبات و دفاع از حقانیت عقیده اش نیست.

مفهوم و ضروت اصلاحات

در ادبیات علمی و سیاسی امروز »اصلاحات« معادل » Reform« و در مقابل »انقلاب« »Revolo ution« به کار می رود. در »فرهنگ خاص علوم سیاسی«، «انقلاب خواهی به هر نوع اندیشه و نظریه ای که خواهان تغییر اساسی و بنیادی در وضع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و یا فرهنگی جامعه باشد، گفته می شود.«[9] اما اصلاح طلبی یعنی »باور به اینکه می توان دگرگونی و تغییر در زندگی اجتماعی، سیاسی و یا اقتصادی را از طریق انجام اصلاحات و نه انقلاب و با بهره گیری از روش های مسالمت آمیز و ملایم رقم زد.«[10] بنابراین، اصلاحات به این معنی از نظر اهداف، شیوه ها و ابزار در مقابل انقلاب است. با این حال این واژه در ادبیات دینی و ملی ما، انقلاب را هم بر می گیرد. به همین جهت است که امام حسین uنیز انقلاب خونین خود را »اصلاح طلبی در امت جد خود« می نامد؛ »انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی«[11]

همچنین مقام معظم رهبری تأکید می کنند که «اگرچه در اصلاحات سیاسی دنیا، انقلاب را در مقابل اصلاح قرار می دهند؛ اما من با آن اصطلاح نمی خواهم حرف بزنم. من اصلاح را با اصطلاح اسلامی مطرح می کنم»[12] که در آن دیدگاه »خود انقلاب بزرگترین اصلاح« به شمار می آید.[13]

مقصود استاد مطهری از اصلاحات نیز بطور دقیق چنین مفهوم سیاسی است و به همین جهت بارها و بارها از اصطلاح «نهضت اصلاحی» نیز استفاده می کند. به هر حال شهید مطهری «اصلاح یعنی سامان بخشیدن» را که «نقطه مقابل افساد است» از ضرورت های مسلم دینی می شمارد و ضمن تأکید بر اصلاحات فردی یا خانوادگی، بحث های مفصل و البته پراکنده ای در مورد »اصلاح اجتماعی« دارد و پرداختن به آن را »حساسیت مثبت و مبارکی« می شمارد. ایشان با اشاره به آیات متعدد قرآن، همة »پیامبران را مصلحان می خواند« و در اصل معتقد است که «اصلاح طلبی یک روحیة اسلامی است. هر مسلمانی به حکم این که مسلمان است خواه ناخواه اصلاح طلب و دست کم طرفدار اصلاح طلبی است زیرا اصلاح طلبی از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است.«*

اهداف کلی اصلاحات

به نظر استاد آنچه مهم است؛ تشخیص درست اهداف اصلاحات، آسیب های آن و پرهیز از »افراط گرایی« در این باب است، »زیرا اصلاح اجتماعی یعنی دگرگون ساختن جامعه در جهت مطلوب« و طبیعی است که شناخت »جهت مطلوب« و استمرار حرکت به سوی آن، جوهرة این حرکت ازرشمند است.

شهید مطهری در برداشتی عالمانه و زیبا از خطبه مشهور حضرت علی علیه السلام[14]، »اصلاح طلبی دینی« را در چهار محور خلاصه می کنند:

1ـ پیرایه زدایی از دین و از میان بردن بدعت ها و در یک کلام »بازگشت به اسلام نخستین«.

2ـ »تحول بنیادین در اوضاع زندگی خلق خدا« به گونه ای که »نظر هر بیننده را جلب نماید«.

3ـ بازسازی »روابط اجتماعی انسان ها« تا اینکه »بندگان مظلوم خدا از شر ظالمان امان یابند و دست تطاول ستمگران از سر ستمدیدگان کوتاه شود«

4ـ دگرگون سازی »نظارت مدنی و اجتماعی جامعه« در سایه برپا داشتن »مقررات تعطیل شده خدا و قانون های نقض شده اسلام«.

ناگفته پیداست که دست یافتن به این آرمان های بلند، نیازمند صلاحیت هایی است که اصلاح طلبان واقعی باید از آن برخوردار باشند. همچنین طی این راه طولانی همواره مواجه با دشواری های بسیار و آسیب پذیری های بی شماری است که بدون توجه به آنها قافله اصلاحات هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید. اینها همه نکته هایی است که از نگاه نافذ استاد مغفول نمانده است و به آنها اشاره خواهد شد. ان شاء ا.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری