/90

کلیات علوم اسلامی، ج 3، (اصول فقه، فقه)، ص13

خاص است که میتوان آن را «فقه الاحکام» یا «فقه الاستنباط» خواند و آن عبارت است از «فهم دقیق و استنباط عمیق مقررات عملی اسلامی از منابع و مدارک مربوطه».

احکام و مقررات اسلامی درباره مسائل و جریانات بهطور جزئی و فردی و به تفصیل درباره هر واقعه و حادثه بیان نشده است- و امکان هم ندارد، زیرا حوادث و وقایع در بینهایت شکل و صورت واقع میشود- بلکه به صورت یک سلسله اصول، کلیات و قواعد بیان شده است.

یک نفر فقیه که میخواهد حکم یک حادثه و مسئله را بیان کند باید به منابع و مدارک معتبر- که بعداً درباره آنها توضیح خواهیم داد- مراجعه کند و با توجه به همه جوانب نظر خود را بیان نماید. این است که فقاهت توأم است با فهم عمیق و دقیق و همه جانبه.

فقها در تعریف فقه این عبارت را به کار بردهاند: هو العلم بالاحکام الشرعیة الفرعیة عن ادلتها التفصیلیة یعنی فقه عبارت است از علم به احکام فرعی شرع اسلام (یعنی نه مسائل اصول اعتقادی یا تربیتی بلکه احکام عملی) از روی منابع و ادلّه تفصیلی. (بعداً درباره این منابع و مدارک توضیح خواهیم داد.)

اصول فقه

برای فقیه تسلط بر علوم زیادی مقدمتاً لازم است. آن علوم عبارت است از:

1. ادبیات عرب، یعنی نحو، صرف، لغت، معانی، بیان، بدیع؛ زیرا قرآن و حدیث به زبان عربی است و بدون دانستن- لااقل در حدود متعارف- زبان و ادبیات عربی استفاده از قرآن و حدیث میسر نیست.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری