/90

مسئلۀ ربا و بانک، صفحه:12

فرق امانت و قرض

امانت با قرض متفاوت است. اگر امانت باشد، از نظر موازین شرعی عین هر امانت باید حفظ بشود و امانتدار حق تصرف در آن را ندارد. و اگر با اجازه صاحبامانت بخواهد در آن تصرف کند، دیگر امانت نیست؛ تبدیل میشود به قرض. البته مقصودم از تصرف، تصرف از بین برنده است؛ مثل اینکه عین تعویض بشود یا معامله روی آن بشود یا معدوم گردد. اما تصرف در حدی که مثلًا فرشی را زیرپا بیندازند مقصود نیست.

تعویض عین با ماهیت امانت سازگار نیست. نمیشود گفت این قالی را مثلًا اینجا امانت میگذارم و در عین اینکه امانت است شما حق دارید آن را بفروشید و تبدیل به پول یا چیز دیگر بکنید. اگر من اجازه فروش دادم این دیگر از امانت بودن خارج میشود. مسلّم پولهایی که مردم به بانک میسپارند، عنوان امانت ندارد. یعنی بانک در این پولها تصرف میکند و به دیگران قرض میدهد. پس همه این پولهایی که به بانک پرداخت میشود باید اسمش را گذاشت قرض گرفتنهای بانک. معنی هم ندارد که به شکل امانت بماند. یعنی اگر کسی در مقام راه حل بگوید بانک در پولهای مردم تصرف نکند و فقط امانتدار باشد، خواهند گفت راکد ماندن پول، خودش غیر طبیعی و مضر است. بنابراین پول گرفتن بانک عنوان قرض دارد. حالا ببینیم در مواردی که بانک سود پرداخت میکند مثل سپرده موقت و پس انداز، آیا این سودی که میدهد جایز است یا جایز نیست؟.

مسلّم به این شکل که بانک پولی را به عنوان قرض دریافت کند و به موجب قرار سودی پرداخت کند، ربا است و شرعاً اشکال دارد اما اگر قرار سود در بین نباشد- مشتری قرض بدهد و بانک در پرداخت سود آزاد باشد؛


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری