• مسئله شناخت
/90

مسئلۀ شناخت، ص: 16

دلائل دیگری ترتیب میدهد و جهانبینی دیگری را نتیجهگیری میکند؟

جواب این است که او جهان را به گونهای میشناسد و این به گونه دیگر، شناخت او از جهان این گونه است و شناخت این از جهان به گونه دیگر؛ و نمیشود

هم شناخت این صحیح باشد و هم شناخت آن؛ از ایندو لااقل یکی اشتباه است و یکی صحیح. همین جاست که مسئله شناخت صحیح و شناخت غلط مطرح میشود. پس اول برویم سراغ مسئله شناخت و ببینیم که شناخت صحیح چه شناختی است؛ یعنی قبل از آنکه برویم سراغ جهان و بگوییم جهان این گونه است یا آن گونه، و قبل از آنکه برویم سراغ ایدئولوژی و بگوییم این ایدئولوژی صحیح است یا آن ایدئولوژی، باید برویم سراغ شناخت، ببینیم کدام شناخت صحیح است و کدام غلط، و اصلا شناخت صحیح یعنی چه و شناخت غلط یعنی چه.

اهمیت و قدمت مسأله شناخت

دنیا، دنیای مکتب و ایدئولوژی است. مکتب و ایدئولوژی بر پایه جهانبینی است و جهانبینی بر پایه شناخت. از اینجا انسان به اهمیت مسئله شناخت پی میبرد. آنکه ایدئولوژیاش مثلًا بر اساس جهانبینی مادی است، جهانبینی مادیاش بر اساس نظریه خاصی در باب شناخت است. آن دیگری ایدئولوژی دیگری دارد بر اساس جهانبینی دیگری و آن جهانبینی بر اساس نظریهای است که در


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری