• مسئله شناخت
/90

مسئلۀ شناخت، ص: 15

ما تابع جهانبینی ما خواهد بود. مثلًا امکان ندارد که انسان جهان را ماده محض بداند و انسان را مادی محض، ولی برای زندگی در جهان جاوید هم فکر کند که اگر میخواهی سعادت جاوید داشته باشی چنین و چنان باش؛ دیگر سعادت جاویدی در کار نیست. این است که میگویند ایدئولوژی زاده جهانبینی است. جهانبینی به منزله زیر بنای فکر است و ایدئولوژی به منزله روبنا؛ یعنی در یک دستگاه فکر و اندیشه، جهانبینی حکم طبقه زیرین و ایدئولوژی حکم طبقه روئین را دارد که بر اساس آن و بنابر اقتضائات آن ساخته شده است. اگر بخواهیم به تعبیر علمای قدیم خودمان بیان کنیم باید اینطور بگوییم که ایدئولوژی حکمت عملی است و جهانبینی حکمت نظری؛ حکمت عملی زاده حکمت نظری است، نه حکمت نظری زاده حکمت عملی «1».

ریشه اختلاف جهانبینیها

پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که ایدئولوژی زاده جهانبینی است. اینجا فورا یک سؤال دیگر مطرح میشود: چرا جهانبینیها مختلف است؟ چرا یکی مادی فکر میکند و دیگری الهی؟ یکی یک پاره استدلالات و دلائل ترتیب میدهد و آن جهانبینی را نتیجهگیری میکند و دیگری

______________________________
(1). [این مطلب] در ذهنتان با مسئله دیگری مخلوط نشود. مسئله اینکه آیا علم زاده عمل است یا عمل زاده علم، مسئلهای دیگر است. حکمت عملی علم است، حکمت نظری هم علم است. اینجا سخن از دو علم است که کدامیک از ایندو زاده دیگری است. این مسئله را که آیا علم زاده عمل است یا عمل زاده علم، بعداً در مسائل شناخت مطرح میکنیم. این را عرض کردم که ایندو با یکدیگر اشتباه نشود.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری