• درسهای اسفار جلد 5
/90

درسهای اسفار، ج 5، ص: 22

است در همین جا بحث میشود.

حرکات اقسامی داشت: حرکت کمّی، حرکت کیفی، حرکت أینی، حرکت وضعی و حرکت جوهری. متأسفانه مرحوم آخوند که قهرمان حرکت جوهری است این مسأله را از نظر حرکت جوهری مطرح نکردهاند و فقط از نظر آن چهار قسم دیگر که در کلمات شیخ و امثال شیخ هم آمده مطرح کردهاند.

حال باید این مسأله را که منشأ تضاد حرکات تضاد مبدأ و منتهاست، در هریک از اقسام حرکت بررسی کنیم.

تضاد حرکات در حرکت کیفی

در باب حرکت کیفی مسأله خیلی ساده است. اگر دو کیف وجود داشته باشد که به همان اصطلاح معروفی که در منطق و فلسفه مطرح است متضاد باشند، گاهی شیئی از این ضد به سوی آن ضد حرکت میکند و شیء دیگری از آن ضد به سوی این ضد؛ مثل اینکه جسمی أبیض باشد و تدریجا به سوی سواد حرکت کند و متقابلا جسمی اسود باشد و تدریجا به سوی بیاض حرکت کند. نظر به اینکه بیاض و سواد متضادند دو حرکت را هم که یکی مبدئش بیاض است و منتهایش سواد و دیگری مبدئش سواد است و منتهایش بیاض «متضادین» مینامیم. البته گاهی دو کیف متضاد نیستند بلکه کالمتضاد میباشند. شرط تضاد اصطلاحی این است که بین متضادین نهایت بُعد باشد؛ مثلا از نظر این آقایان میان سیاهی و سفیدی تضاد است. بنابراین رنگهای متوسط را که بعضی به سفیدی نزدیکند و بعضی به سیاهی «کالمتضادین» مینامند. مثلا اگر جسمی از صفرت به سوی نیلیت حرکت کند و جسم دیگری از نیلیت به سوی صفرت حرکت کند این دو حرکت را «کالمتضادین» مینامند چون نیلیت و صفرت کالمتضادین میباشند.

تضاد حرکات در حرکت أینی

در باب حرکت أینی هم بعضی حرکاتِ مستقیم متضادند. قدما به دو جهت واقعی قائل بودند و سایر جهات را اعتباری میدانستند. آن دو جهت واقعی و حقیقی عبارت بود از جهت فوق و جهت سِفل. میگفتند جهت «سفل» یعنی به سوی مرکز عالم که مرکز زمین است و جهت «فوق» جهت مخالف مرکز عالم است که همان جهت محدّد الجهات (فلک اطلس) است. البته از نظر آنها فرقی نمیکرد ما در کجای زمین باشیم؛ در هر نقطه از


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری