• خدمات متقابل اسلام و ایران
/90

خدمات متقابل اسلام و ایران، ص:114

«در نیمه اول قرن هفتم میلادی همه چیز جریان عادی خود را در روم شرقی و کشور شاهنشاهی ایران طی میکرد. این دو مملکت برای تصرف آسیای غربی همیشه با هم در نزاع بودند. از حیث ظاهر در راه رشد و ترقی و آبادی سیر میکردند. مبالغ معتنابهی مالیات عاید خزانه سلاطین این دو کشور میشد و کرّ و فرّ تجمل و تنعم پایتختهای هر دو مملکت ضرب المثل بود. بار کمرشکن استبداد بر پشت هر دو کشور سنگینی میکرد. تاریخ دودمان سلاطین هر دو مملکت مشحون است از یک سلسله فجایع هولناک و زجر و آزار خلایق، و این رفتار ظالمانه دولتها مولود نفاق و شقاق مردم در مسائل مذهبی بود. در این اثنا ناگهان از میان صحاری غیر.

معروف، قومی جدید در صحنه جهان پدید آمد. قبایلی بیشمار که تا آن تاریخ پراکنده و متفرق و اکثر اوقات با هم در نبرد بودند، نخستین بار در آن هنگام به هم پیوستند و قوم متحد و متفق جدید را به وجود آوردند.

قومی که علاقه شدید به آزادی خود داشت، لباس ساده میپوشید و غذای ساده میخورد، نجیب و میهمان نواز بود، بانشاط، بافراست، مزّاح، بذلهگو و در عین حال مغرور و سریع الغضب بود و همینکه آتش خشم او برافروخته میشد کینه جو و آشتی ناپذیر و ظالم بود. این همان قومی است که در یک لحظه کشور کهنسال و معزّز ولی فاسد و پوسیده ایران را سرنگون ساخت و زیباترین ایالات را از دست جانشینان قسطنطین ربود و سلطنت جدیدالتأسیس آلمان را پایمال نمود و ممالک دیگر اروپا را تهدید کرد و حال آنکه در شرق عالم نیز جیوش فاتح او به جبال هیمالیا راه یافتند و در آنجا هم رخنه کردند. ولی این قوم شباهتی با کشورگشایان دیگر نداشت، زیرا آیین نوینی آورده بود و اقوام دیگر را تبلیغ و دعوت مینمود؛ برخلاف ثنویت ایرانیان و مذهب مسیح که انحطاط یافته بود، توحید پاک و خالص آورد و میلیونها مردم به آن گرویدند و حتی در همین عصر ما مذهب اسلام مذهب یک عُشر از نژاد بشر است

ادوارد براون در صفحه 155 کتاب مزبور، ضمن بحث از اوستا و اینکه آیا اوستا ی واقعی باقی است یا از میان رفته است، چنین به سخن خود ادامه میدهد:

«اوستا متضمن اصول عقاید شخص شهیری مانند زردشت و محتوی


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری