• خاتمیت
/90

خاتمیت، ص: 10

خودتان تصور کنید، بگویید که من به نبوّت رسول اکرم اسلام ایمان دارم، در عین حال ـ حتی اگر به طور احتمال هم بگویید ـ شاید پس از او هم پیغمبری آمده است یا پیغمبری خواهد آمد، این «شایدِ» شما با ایمان به پیغمبری پیغمبر اسلام منافات دارد، معنایش این است که شما به پیغمبر اسلام و قرآن ایمان ندارید. همانطوری که اگر کسی بگوید من به قرآن ایمان دارم ولی به توحید و به خدا ایمان ندارم، میگویند این تناقض است زیرا قرآن کتاب توحید است و ایمان به آن برابر است با ایمان به وحدانیت خدا، یا اگر کسی بگوید من به قرآن ایمان دارم ولی به معاد ایمان ندارم، تناقض است زیرا قرآن کتابی است که مملوّ است از اعتقاد به معاد، همینطور است موضوع ختم نبوّت به خاتمالانبیاء. علاوه بر اینکه نصّ قرآن مجید است، اگر فرضآ این نصّ قرآنی هم نبود، جزء ضروریات دین مقدّس اسلام است. بنابراین برای یک نفر مسلمان هرگز این مسئله مطرح نیست که آیا پیغمبری بعد از پیغمبر ما خواهد آمد یا نه.

ولی در عین حال برای یک نفر مسلمان از نظر اینکه بخواهد فهم عمیقی پیدا کند و ایمانش بر مبنای یک دلائل محکمی باشد، جای این هست که در اطراف این مسئله فکر کند و درباره این فلسفه قرآنی بیندیشد که چرا انبیایی در دنیا ظهور کردند و آمدند، بعد به یک نقطه معین که رسید، نبوّت ختم شد؟ قرآن این را بر چه مبنا و اساسی بیان کرده است؟ اینها البته جزء معارف قرآنی است و اگر انسان به نکاتی که در قرآن کریم در این زمینهها ذکر شده است واقف بشود بر معارف او افزوده میشود.

حالا یک یک آیاتی که در این زمینه است برای شما ترجمه و مختصر تفسیری میکنم و همین مطالبی که عرض کردم تدریجآ برای شما بیان مینمایم.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری