• خاتمیت
/90

خاتمیت، ص: 11

خاتمیت در قرآن

آیهای که خواندم در سوره مبارکه احزاب است، میفرماید: ما کانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِنْ رِجالِکمْ وَ لکنْ رَسولَ اللهِ وَ خاتَمَ النَّبِیینَ. محمّد پدر هیچ کدام از مردان شما نیست، یعنی پدرخوانده کسی نیست، او را با این صفت نخوانید، صفتی که باید شما او را با آن صفت بخوانید و بشناسید این است که او فرستاده خدا و پایاندهنده پیغمبران است.

ممکن است بپرسید که آن جمله اول یعنی چه؟ محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، پدرخوانده کسی نیست؛ این نهی از چیست؟

این آیه در واقع نسخ یک سنّت کهن است که هم در میان اعراب و هم در میان غیر اعراب از دنیای آن روز حتی در ایران خودمان وجود داشته است. رسم این بود که یک کسی یک کس دیگر را «پسرخوانده» میخواند و به منزله پسر خود حساب میکرد و طبق عادات و رسوم آن زمان پس از آنکه کسی یک نفر دیگر را پسر خود قرار میداد، از لحاظ احکام و آثار عینآ مثل پسر خودش بود؛ یعنی همانطور که اگر بمیرد پسر خودش از او ارث میبرد، این پسرخوانده هم از او ارث میبرد؛ همانطوری که مثلا زن پسر خودش عروس و محرم او شمرده میشود و حتی بعد از طلاق دادن پسرش نمیتواند عروسش را برای خود عقد ببندد، زن این پسرخوانده نیز چنین است. در عربستان این رسم شایع بود و در غیر عربستان مخصوصآ در ایران به یک شکل بسیار پیچیدهتر و وسیعتری رایج بود. اسلام این قانون را نسخ کرد و فرمود: پسرخواندگی منشأ هیچ اثری نیست، نه آن پسر از این پدر ارث میبرد و نه این پدر از آن پسر ارث میبرد. نه آن پسر مثلا به زن این پدر و دخترهای او محرم میشود و نه زن او در حالی که زن اوست به این پدر محرم میشود؛ این حرفها در کار نیست.

مردی است به نام زید بن حارثه که قبل از اسلام غلام خدیجه بود. خدیجه او را به رسول اکرم بخشید و رسول اکرم او را آزاد کرد. زید بن حارثه


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری