• حماسه حسینی (2)
/90

حماسۀ حسینی، ج 2، ص:12

میکردند و به آئین اسلام ازدواج میکردند و به آئین اسلام مردههای خود را دفن میکردند. نه این مردم منکر اسلام شده بودند- و اگر منکر اسلام شده بودند معمایی در کار نبود- و نه انکار حرمت امام حسین را داشتند و معتقد بودند که امام حسین- نعوذباللَّه- از اسلام خارج شده، بلکه عقیده آنها بهطور قطع بر تفضیل امام حسین بر یزید بود. حالا چگونه شد که اولًا حزب ابوسفیان زمام حکومت را در دست گرفتند و ثانیاً مردم مسلمان و بلکه شیعه قاتل امام حسین علیه السلام شدند، در عین اینکه او را مستحق قتل نمیدانستند بلکه احترام خون او از خون هر کسی در نظر آنها بیشتر بود.

اما اینکه چرا حزب ابوسفیان زمام را در دست گرفت، برای این بود که یک نفر از همین امویها که او سابقه سوئی در میان مسلمین نداشت و از مسلمینِ اولین بود به خلافت رسید. این کار سبب شد که امویها جای پایی در دستگاه حکومت اسلامی پیدا کنند، جای پای خوبی به طوری که خلافت اسلامی را مُلک خود بنامند (همان طوری که مروان به انقلابیون همین را گفت)، هرچند جای پا در زمان عمر پیدا شد که معاویه والی سرزمین زرخیز شام و سوریه شد، خصوصاً با درنظر گرفتن این معمّا که عمر جمیع حکام را عزل و نصب میکرد و تغییر و تبدیل میداد به استثناء معاویه.

امویها سبب فساد در دستگاه عثمان شدند و مردم هم علیه عثمان انقلاب کردند و او را کشتند، و معاویه که همیشه خیال خلافت را در دماغ میپروراند، از کشته شدن عثمان استفاده تبلیغاتی کرد و نام خلیفه مظلوم، خلیفه شهید به عثمان داد و پیراهن خون آلود عثمان را بلند کرد و وجهه مظلومیت خلیفه پیغمبر را تقویت کرد و به مردم هم گفت: رأس و رئیس کشندگان عثمان، علی علیه السلام است که بعد از عثمان خلیفه شده و انقلابیون را هم پناه داده، و چه گریهها و اشکها که از مردم نگرفت! تمام مردم شام یعنی قبایلی از عرب که بعد از فتح اسلام در شام سکنی کرده بودند، یکدل و یکزبان گفتند که در مقام انتقام و خونخواهی خلیفه مظلوم تا قطره آخر خون خود حاضریم و هرچه تو فرمان دهی ما اطاعت میکنیم. به این وسیله معاویه نیروی اسلام را علیه خود اسلام تجهیز کرد.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری