/90

نبرد حق و باطل، ص 34

از هم گسیختگی باشد از این طرف، یا در مرز از هم گسیختگی باشد از آن طرف. جامعههایی که قرآن میگوید آنها هلاک شدند کدام جامعههاست؟ جامعههایی که باطل بر آنها غلبه کرده است.

تأکیدی که قرآن میکند این است که جامعه باید در حال تعادل واقعی باشد. پس مریض بودن جامعه غیر از این است که بر جامعه، باطل غلبه داشتهباشد. ایندو نباید با یکدیگر اشتباه شود. جنگ میان حقّ و باطل همیشه وجود داشته است. انسان میبیند باطل به طور موقّت میآید روی حق را میپوشاند، ولی آن نیرو را ندارد که بتواند به صورت دائم باقی بماند و عاقبت کنار میرود.

باطل وجود تبعی و طفیلی دارد، وجود موقّت دارد. آن چیزی که استمرار دارد حقّ است. هر وقت جامعهای در مجموع به باطل گرایید، محکوم به فنا شده است؛ یعنی به باطل گراییدن به طور کامل و از حق بریدن همان و فانی شدن همان. باطل، یک شیء مردنی است، محکوم به مرگ است، از درون خودش دارد میمیرد؛ نظیر اینکه امروزه میگویند فلان تمدّن محکوم به مرگ است، رو به زوال است، یعنی از درون خودش دارد میمیرد، در حال مردن است؛ چون بعضی مرگها تدریجی است و ضرورت ندارد دفعی باشد.

نگاهی به قرآن

در اینجا لازم است بعضی آیات قرآن در زمینه حقّ و باطل مورد دقّت و تفسیر و توجّه قرار گیرد:

1. در آغاز بحث مطالبی درباره «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» بیان شد که رحمانیت خدا اصالت دارد؛ قهر و غضب و جبّاریت و انتقام هم که از صفات الهی است اسماء تبعی هستند و از لطف او ناشی میشوند. در این


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری