• گفتگوی چهارجانبه
/90

گفتگوی چهار جانبه، ص 10

اجتماعی خودشان با آنها سروکار دارند، چه آنهایی که با آنها سروکار ندارند ولی در فاملیشان، در همان خانواده شان، در بچه شان لااقل این مسئله را می شناسند، یعنی هیچ کس نمی تواند از این واقعیت بگیریزد و خودش را با غفلت از این واقعیت خلاص کند، به هر حال به سراغ همه می آید و آمده و خواهد آمد.

اسلام مثل هر عقیده دیگری این مسئله ای اجتماعی است، مسئله اعتقادی خاص نیست تا وقتی که در آن پوسته جامد مورثی بی مسئولیت فردی اس در رابطه بین و خدا و بین زندگی فردی و آخرت مطرح است، از این جهت که بهص ورت یک نیرو نیست و به صورت یک قدرت در زمان مطرح نمی شود بنابراین کسی به حسابش نمی گیرد درست  مثل کشوری که نفت و طلا و کائوچو  ندارد و بناتبراین از شر استعمار هم خیالش راحت است، اسلامی هم که بود و خاصیت نداد خیالش از شر دشمن راحت است، اسلامی هم که بو و خاصیت ندارد خیالش از شر دشمن راحت است، دنیا برایش امن و آرام است و هر کس بیاید، هر جور  بشود و دور دست هر کس بیفتد به هر حال به این اسلام احترام می گذرد. برای چه؟ برای اینکه یک نیرویی است که مسلماً برای هر قدرتی که وجود دارد ضرر ندارد ولی نود درصد منفعت دارد، لااقل خودش برای سرگرم کردن توده به کار می آید و این یک نقشی است که برای هر قدرتی در هر شکلی و با هر ایدئولوژی ای که روی کار باشد مفید است.

اما وقتی که اسلام از آن پوسته جامد سنتی قرون وسطایی اش و از آن رابطه ی فردی اش و از آن محدوده   اخلاقی و روانی و شخصی و درونی اش بیرون می آید و به صورت یک حرکت، یک موج، یک


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری