• توحید
/90

توحید، ص312

قرآن میفرماید: لا یعْلَمُها إِلَّا هُوَ. حضرت خندید و فرمود: این غیب نیست وَ انَّما هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذی عِلْمٍ «1» من غیب نمیگویم، من از معلّم یاد گرفتهام و برای شما نقل میکنم؛ این را پیغمبر به من گفته و من به شما میگویم. پیغمبر از کجا میگوید؟ به پیغمبر هم از طریق وحی اطلاع رسیده است. پس پیغمبر هم در ذات خودش از آینده خبر ندارد، ولی وقتی که به او اطلاع دادند [با خبر میشود،] و بالأخره برمیگردد به مدبّر

اصلی؛ وقتی که مسأله را آن مدبّر اصلی به اطلاع کسی رساند و او از آنجا یاد گرفت و گفت، این علم غیب نیست.

بله، نکتهای که هست این است که از همین راهِ تعلیم و تعلّم، هیچ کس نیست که بر جمیع نهانها اطلاع پیدا کند؛ یعنی آنهایی که اطلاع پیدا میکنند به غیب، [فقط] به بعضی از غیبها اطلاع پیدا میکنند. فَلا یظْهِرُ عَلی غَیبِهِ أَحَداً. إِلَّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ «2» خداوند مسلط نمیکند بر نهان خودش احدی را مگر افرادی از رسولان که مورد رضایت او باشند.

پس آن کسی که از ذات خودش هر نهانی را میداند خداست؛ هیچ کس از ذات خودش نهانی را نمیداند، بلکه همه از راه تعلیم میدانند. این یک تفاوت اصلی میان خدا و غیر خدا. تازه آنهایی هم که از راه تعلیم میدانند، به همه غیبها اطلاع پیدا نمیکنند.

- قرآن اصولا با پدیدههایی که در زندگی پیش میآید سر و کار دارد و اصلا با «وجود» کاری ندارد و اینکه فرمودید وجودی که هست محال است شر محض باشد، ممکن است خیرش بر شرش بچربد یا خیر محض باشد یا شر و خیرش مساوی باشد، در قرآن با صراحت آمده است: الَّذِی أَحْسَنَ کلَّ شَیءٍ خَلَقَهُ «3». بنابراین هر چیزی در عالم بر اساس نیکی و درستی خلق شده است. آنچه که هست، روی خواص اشیاء و از پدیدههایی است که از عمل مردم و عمل اشیاء بیرون میآید. چون خلقت اصلا برای انسان است و از نظر قرآن موجودات برای تکمیل و هدایت بشر آفریده شدهاند،

______________________________
(1). نهجالبلاغه، خطبه 126.

(2). جن/ 26 و 27.

(3). سجده/ 7.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری