امامت و رهبری، ص12
می کاهد. در گذشته ممکن بود که این بحث ها اثر مطلوب داشته باشد و توجهات را از یک شاخه اسلامی به سوی شاخه دیگر آن معطوف سازد، ولی در عصر حاضر بازگو کردن و ارائه دادن آنها افکار را نسبت به اصل و ریشه سست و متزلزل می کند. چرا دیگران همواره در صدد کتمان زشتی های تاریخ خویش می باشند و ما مسلمانان بر عکس همه سعی مان این است که آنها را بازگو کنیم و احیاناً بزرگتر از آنچه بوده جلوه دهیم؟!
ما با نظر بالا نمی توانیم موافق باشیم. تصدیق می کنیم که اگر نقد تاریخ تنها به صورت بازگو کردن و منعکس کردن حوادث نامطلوب آن باشد اثرش همان است که در بالا گفته شد، ولی از آن طرف اگر تنها به ترسیم حوادث غرورآمیز قناعت شود و روی حوادث نامطلوب پوشیده شود دیگر نقد تاریخ نیست، تحریف تاریخ است.
اساساً کدام تاریخ است که از حوادث زشت و نامطلوب مبّرا باشد؟ تاریخ هر قومی و اساساً تاریخ بشریت مجموعه ای است از زشتی ها و زیبایی ها و جز این نمی تواند باشد. خداوند هیچ قوم و ملتی را به سیرت فرشتگان منزّه از گناه نیافریده است تفاوت تاریخ ملل و اقوام و کیشها و آیین ها از نظر زیبایی و زشتی در این نیست که یکی سراسر زیبایی است و دیگری سراسر زشتی، بلکه در نسبت میان زیبایی ها و زشتی هاست.
قرآن کریم این حقیقت را که بشر مجموعه ای است از زشتی و زیبایی، به صورت لطیفی بیان کرده است . خلاصه اش این است که خداوند به فرشتگان اعلام می کند که می خواهم