• امامت و رهبری
/90

امامت و رهبری، ص13

«جانشین»(آدم) بیافرینم. فرشتگان که تنها تیرگیهای وجود این موجود را می شناختند با تعجب حکمت این کار را خواستار شدند. در پاسخ آن ها گفته شد من در وجود این موجود چیزها از روشنی و زیبایی سراغ دارم که شما نمی دانید.[1]

اگر نسبت را در نظر بگیریم، تاریخ اسلام از نظر وفور زیبایی ها و جلوه های انسانی و ایمانی بی نظیر است. این تاریخ مملّو است از حماسه، گرانبار است از زیبایی و درخشندگی، لبریز است از تجلّیات انسانی. وجود لکه هایی چند، از زیبایی و جمال و شکوه و جلال آن نمی کاهد.

هیچ ملتی نمی تواند ادعا کند که زیبایی های تاریخش بیش از اسلام است و یا زشتی های تاریخ اسلام بیش از زشتی های تاریخ آنهاست.

مردی یهودی برای اینکه امیر المومنین علی (ع) را به حوادث نامطلوبی که در صدر اسلام بر سر خلافت در میان مسلمین رخ داد سرکوفت دهد، گفتما دَفَنتُم نَبِیَّکُم حَتَی اختَلَفتُم فیهِ» هنوز پیامبرتان را دفن نکرده بودید که درباره اش اختلاف کردید. و چه زیبا پاسخ گفت علی! فرمود: اِنَّما اختَلَفنا عَنهُ لا فیهِ وَ لکِنَّکُم ما جَفَّت اَرجُلُکُم مِنَ البَحرِ حَتی قُلتُم لِنَبیِّکُمُ اجعَل لَنا الهاً کَما لَهُم آلِهَهٌ فَقالَ اِنَّکُم قَومٌ تَجهَلونَ. تو اشتباه می کنی. ما درباره خود پیامبرمان اختلاف نکردیم، اختلاف ما درباره دستوری بود که از پیامبر ما رسیده است که آیا چنین است یا



[1] وَ اِذ قالَ رَبُکَ لِلمَلائِکَهِ اِنی جاعِلٌ فی الارضِ خَلیفَهً قالوا اَتَجعَلُ فیها مَن یُفسِدُ فیها وَ یَسفِکُ الدماءَ وَ نَحنُ نَسَبِحُ بِحَمدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قال اِنی اَعلَمُ ما لا تَعلَمون. بقره/30

صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری