• آشنایی با قرآن 14
/90

آشنایی با قرآن، ج 14، ص: 15

میشود میدید و بعد هم در آینده عین آن بدون کم و زیاد واقع میشد.

همچنین گاهی قبل از اینکه وحی بر آن حضرت نازل شود صداهای غیبی میشنید؛ میدید گویا صدایش میزنند، یا احساس میکرد و میشنید که موجودات با او حرف میزنند.

تا اینکه برای اولین بار وحی (کلام خدا، قرآن) بر آن حضرت نازل شد و جبرائیل برای اولین بار بر وجود مقدس او ظاهر شد. خود حضرت میگوید: او را دیدم که در مقابل من ایستاد و به من فرمان داد و گفت: «اِقْرَأْ» یعنی بخوان!

البته این مطلب را توضیح بدهم که کلمه «بخوان» ترجمه رسایی از کلمه «اِقْرَأْ» نیست. ما در فارسی اگر کسی آواز هم بخواند میگوییم «خواند». هر گفتنی را «قرائت» نمیگویند. «قرائت» خواندن یک متن را میگویند. مثلا یک وقت هست که ما حرف کسی را نقل میکنیم، این را «قرائت» نمیگویند. یا مثلا کسی شعری گفته، ما شعر او را میخوانیم، این را هم «قرائت» نمیگویند. «قرائت» در جایی است که متنی در کار باشد، یعنی امری که مکتوب است یا صلاحیت کتابت را دارد در کار باشد.

وقتی که جبرائیل به پیغمبر اکرم گفت: «اِقْرَأْ» (قرائت کن، بخوان!) او اُمّی بود. حال آیا در مقابل پیغمبر اکرم مکتوب و نوشتهای نمودار شد؟ نوشته ظاهری مثل همین خطوطی که ما مینویسیم، یا یک کتاب غیبی مثل آنچه در قرآن نام میبرد: «کتابٌ مَرْقومٌ. یشْهَدُهُ الْمُقَرَّبونَ»[1] ؟ به هر حال به نوعی از انواع، «نوشته» بوده.

به او گفت: اِقْرَأْ (بخوان!). گفت: ما اَنـَا بِقارِئٍ؛ یعنی من نمیتوانم



[1] . مطفّفین / 20 و 21.

صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری