• آشنایی با قرآن (12)
/90

آشنایی با قرآن، ج 12، ص: 16

دو نظر درباره مصداق آیه

علمای اهل تسنن عموما، و بعضی از مفسرین از علمای شیعه گفتهاند آن کسی که رویش را ترش کرد و اعراض کرد، خود پیغمبر اکرم بود؛ البته به خاطر همین جهت که حضرت دید تا این شخص آمد یکدفعه اینها با خود میگویند: بیا این هم مریدها! همین کر و کورها! همین کور و کچلها! یعنی با آمدن این شخص، با این روح پرنخوتی که اینها داشتند، یکدفعه برنامه بهم میخورْد. رسول اکرم از این جهت ناراحت شد که چرا او اینچنین بیموقع آمد.

ولی اکثر مفسرین شیعه و از جمله تفسیر المیزان به شدت این احتمال را نفی میکنند و مضمون حدیثی از امام صادق (ع) را که در این مورد رسیده است تأیید میکنند. حضرت صادق میفرماید: در آن مجلس که پیغمبر نشسته بودند و این اکابر و بزرگان قریش هم بودند ـ با همین جوّ و خصوصیاتی که عرض کردم ـ یکی از صحابه که از امویها بود[1] ، تا عبدالله بن اُمّ مکتوم وارد  شد، رویش را ترش کرد و برگرداند[2] . با خود گفت: این دیگر چه بود پیدایش شد؟! در یک چنین  وقتی که عدهای از این گردنکلفتها آمدهاند و دارند نرم میشوند ـ در حالی که اینها اصلا نمیخواهند با این مستضعفین در یک مجلس جمع شوند ـ این کجا بود پیدا شد؟! البته عبدالله بن امّ مکتوم چون خودش کور بود، نمیدید چه کسی رویش را ترش کرد؛ حال یا فهمید یا نفهمید. حضرت صادق میفرماید: «آن روترشکننده فردی از اُمویین بود (یعنی عثمان بود که



[1] . تصريح نكردهاند كه چه كسی بوده، اما چون میگويند قضيه در مكه اتفاق افتاده و در مكه، اموی مسلمان غيراز عثمان نبوده، بنابراين «يكی از صحابه» منطبق بر عثمان است.

[2] . لابد عدهای از اصحاب نشسته بودهاند و يكی از آنها هم عثمان بوده. همه هم توجه به اين نكته داشتهاند كهحالا اين اكابر قريش با نخوت و تكبری كه در دماغشان است چه فكر میكنند.

صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری