• سیری در نهج البلاغه
/90

سیری در نهجالبلاغه، ص:13

منظرهای تماشایی و لذتبخش و آموزنده بود. سخن دل را از صاحبدلی شنیدن، تأثیر و جاذبه و کشش دیگری دارد. او نمونهای عینی از سلف صالح بود. سخن علی دربارهاش صادق مینمود:

«وَلَوْلَاالاْجَلُ الَّذی کتَبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ ارْواحُهُمْ فی اجْسادِهِمْ طَرْفَةَ عَینٍ، شَوْقاً الَی الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ، عَظُمَ الْخالِقُ فی انْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مادونَهُ فی اعْینِهِمْ «1»

ادیب محقق، حکیم متألّه، فقیه بزرگوار، طبیب عالیقدر، عالم ربانی، مرحوم آقای حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی (قدّس اللَّه سرّه) راستی مرد حق و حقیقت بود. از خود و خودی رسته و به حق پیوسته بود. با همه مقامات علمی و شخصیت اجتماعی، احساس وظیفه نسبت به ارشاد و هدایت جامعه و عشق سوزان به حضرت اباعبد اللَّه الحسین علیه السلام موجب شده بود که منبر برود و موعظه کند. مواعظ و اندرزهایش چون از جان برون میآمد لاجرم بر دل مینشست. هر وقت به قم میآمد علمای طراز اول قم با اصرار از او میخواستند که منبر برود و موعظه نماید. منبرش بیش از آن که «قال» باشد «حال» بود.

از امامت جماعت پرهیز داشت. سالی در ماه مبارک رمضان با اصرار زیاد او را وادار کردند که این یک ماهه در مدرسه صدر اقامه جماعت کند. با اینکه مرتب نمیآمد و قید منظم آمدن سر ساعت

______________________________
(1). اگر نبود اجل معینی که برای آنها مقدر شده، روانهاشان در تن هاشان نمیماند، از کمال اشتیاق به پاداشهای الهی و ترس از کیفرهای الهی. آفریننده در روحشان به عظمت تجلی کرده، دیگر غیر او در چشمهایشان کوچک مینماید. نهج البلاغه، خطبه 191.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری