• ده گفتار
/90

 

ده گفتار، ص 18

قسمتهایی را از روی کتاب بخوانیم و یا آنکه در یک سخنرانی برحسب مطالعاتی که کردهایم مطلبی را بگوییم و بعد در اثر مطالعه بیشتر و یا تذکر دیگران، در یک سخنرانی دیگر با کمال صراحت به اشتباه خودمان اعتراف کنیم و سخن اول خود را رد کنیم، و ممکن است این کار را یک نفر دیگر که در همانموضوع سخنرانی میکند انجام دهد و با دلیل و منطق سخن ما را رد کند.

چون قبلًا سخنران، موضوع سخنرانی خود را اعلام کرده ناچار است خود را حتی الامکان آماده کند و شنوندگان نیز از اول میدانند که چه موضوعی را میخواهند گوش کنند. آنها هم به نوبه خود، خود را آماده شنیدن یک موضوع معین میکنند و از این رو افاده و استفاده بیشتری میشود.

لغت تقوا

این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است؛ در قرآن کریم به صورت اسمی و یا به صورت فعلی، زیاد آمده است. تقریباً به همان اندازه که از ایمان و عمل نام برده شده و یا نماز و زکات آمده و بیش از آن مقدار که مثلًا نام روزه ذکر شده، از تقوا اسم برده شده است. در نهج البلاغه از جمله کلماتی که زیاد روی آنها تکیه شده کلمه «تقوا» است. در نهج البلاغه خطبهای هست طولانی به نام خطبه متقین. این خطبه را امیرالمؤمنین در جواب تقاضای کسی ایراد کرد که از او خواسته بود توصیف مجسم کنندهای از متقیان بکند. امام ابتدا استنکاف کرد و به ذکر سه چهار جمله اکتفا فرمود ولی آن شخص- که نامش هَمّام بن شریح بود و مردی مستعد و برافروخته بود- قانع نشد و در تقاضای خود اصرار و سماجت کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام شروع به سخن کرد و با بیان بیش از صد


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری