• آزادی معنوی
/90

آزادی معنوی، ص: 214

اعراب بادیه نشین آمدند خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و گفتند: «امَنّا یا رَسولَ اللَّه» ما ایمان آوردیم. آیه قرآن نازل شد: قالَتِ الْاعْرابُ امَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنوا وَ لکنْ قولوا اسْلَمْنا وَ لَمّا یدْخُلِ الْایمانُ فی قُلوبِکمْ «1» یعنی گروهی از اعراب بادیه نشین آمدند نزد تو (پیغمبر) و گفتند ما ایمان آوردیم. به آنها بگو: شما نگویید ما ایمان آوردیم، بگویید ما اسلام آوردیم. (اسلام آوردن یعنی شهادتین را به زبان آوردن ولی ایمان مربوط به دل و قلب است، مربوط به اعتقاد باطن است.) هنوز ایمان در دل شما مردم نفوذ نکرده است.

از این آیه میفهمیم که ایمان واقعیت و حقیقتی است مربوط به روح انسان نه مربوط به بدن انسان، نه مربوط به پیشانی انسان که آثار سجده داشته باشد یا نداشته باشد و نه مربوط به زبان انسان که متذکر خدا باشد یا نباشد، بلکه به ریشه این امور- که عبارت است از یک حالت قلبی و فکری و اعتقادی- مربوط است. شما میپرسید: ایمان به چه؟ بگویم به خدا؟ بگویم ایمان به صفات خداوند؟ بگویم ایمان به رسالت پیغمبر و نزول وحی بر او؟ بگویم ایمان به اینکه معادی هست؟ بله، همه اینها درست است ولی خود قرآن تمام اینها را در یک کلمه جمع کرده است که من فقط میخواهم آن را توضیح بدهم. آن کلمه کلمهای است که در اولین آیه سوره بقره به یک اعتبار و در سومین آیه آن به اعتبار دیگر ذکر شده است. در سوره بقره اینطور میخوانیم:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. الم. ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدَی لِلْمُتَّقینَ. الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ وَ یقیمونَ الصَّلوةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ ینْفِقونَ «2».

در عبارت الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ (آنها که به حقایق نهانی ایمان دارند) کلمه «غیب» یک کلمه است به جای چندین کلمه؛ ایمان به خدا هست، ایمان به صفات پروردگار هست، ایمان به دستگیریهای نهانی و غیبی در یک شرایط معین هست.

حالا کلمه «غیب» را تا اندازهای که متناسب با این جلسه باشد شرح میدهم، بعد

______________________________
(1) حجرات/ 14.

(2) بقره/ 1- 3.


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری