/90

فصلنامه اندیشه حوزه، سال دوازهم ، شماره دوم ، خرداد و تیر 1385، ص 149

___________________________________________

 

    پیمودن راه تكامل بر دوش خود انسان است. در بدو تولد، انسان از لحاظ فعلیت از همهی حیوانات ناتوانتر پا به عرصهی هستی میگذارد، ولی از لحاظ استعداد و راهی كه میتواند با قدم آزاد خود طی كند، از همه كاملتر و مجهزتر به دنیا میآید. او قادر است كه مشكل تولید و توزیع مایحتاج خود را تغییر دهد و با ساخت و اختراع ابزار و وسایل مدرنتر سیستم زندگی خود را عوض كند؛ در روابط اجتماعی خود و در طرز تربیت و اخلاق خود تجدید نظر نماید، و محیط و زمان را به نفع خود دگرگون سازد. به همین دلیل است كه مقتضیات زمان برای انسان وضع متغیری دارد و برای حیوان وضع ثابتی دارد.

 

استاد مطهری در این باره چنین میگوید: از همین جا این مسأله پیش میآید كه اسلام به عنوان یك دین و یك آیین و به عنوان یك قانون زندگی، با مقتضیات زمان چه میكند؟ آیا نظر اسلام این است كه باید با مقتضیات زمان نبرد كند و جلوی قدرت ابتكار و خلاقیت را گرفت، یا اینكه باید تسلیم زمان و مقتضیات آن شد؟

معنای مقتضیات زمان

از نظر لغوی، مقتضیات زمان آن چیزی است كه دائما در حال گذشتن و آمدن است، ولی از لحاظ اصطلاحی سه نوع تعریف در این مورد میتوان ارائه داد:

الف) مقتضیات زمان یعنی پیشامدها و پدیدهها و امور رایج در هر زمان و تطبیق دادن انسان با این نوع پدیدهها و تقاضاهای جدید.

پدیدههای هر زمان دو گونه هستند؛ یكی پدیدههای ناشی از ترقی و پیشرفت و دیگری پدیدههای ناشی از انحراف و سقوط. در همهی زمانها برای بشر، این دو امكان وجود دارد و هیچ چیزی را به دلیل نو بودن نمیتوان پذیرفت و یا به دلیل كهنه و قدمت نمیتوان رد كرد.

ب ) معنای دوم به معنی سلیقه و ذوق مردم، كه این سلیقه در هر زمان فرق میكند.

اگر معنای مقتضای زمان را هر یك از دو تعریف فوق بگیریم، انسان نباید


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری