• لیست فهرست خالی می باشد
/90

مجله پژوهش های قرآنی، شماره 17 و 18، صفحه 32

 

 

موجود را اصلاح پذیر نمی دانند و با تمام آنچه كه به نام اصلاح عرضه شده، چه دین و چه فلسفه، بدبین هستند و بدین وسیله هرگونه تز اصلاحی و اخلاقی و هر پیشنهاد اجتماعی را بیهوده تلقی می كنند.(5)

 

در تاریخ تفكّر اسلامی به تناسب نقش محوری انسان در قرآن، شناخت انسان و از جمله سرشت نخستین انسان از همان آغاز مورد توجّه قرار گرفت و از همین رهگذر به هنگام ترجمه و راه یابی آثار یونانی به حوزه دانش اسلامی، نظریه مُثُل افلاطون بیش از سایر دیدگاه های فلسفی و جهان شناختی او مورد كندوكاو و جرح و تعدیل قرار گرفت، زیرا گمان می رفت این نظریه با پاره ای از آیات قرآن در این موضوع همخوانی دارد.

 

ییكی از زمینه های قرآنی این بحث كه اندیشمندان مسلمان به آن توجّه كرده اند در آیه 172 سوره مباركه اعراف است:

 

(وإذ أخذ ربّك من بنی آدم من ظهورهم ذرّیّتهم وأشهدهم علی أنفسهم ألست بربّكم قالوا بلی)

 

و به یاد آور هنگامی كه خدای تو از پشت فرزندان آدم، ذریّه آنها را برگرفت و آنها را گواه را بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: آری ما گواهی می دهیم.

 

گرچه میان اندیشمندان و قرآن پژوهان در فهم این آیه دو دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ برخی گفته اند به هنگام آفرینش آدم، خداوند، تمامی فرزندان او تا آخرین نفر را از صُلب یا گِل آدم به صورت ذرّات بیرون آورد، درحالی كه عقل و شعور كامل داشتند، و از آنان پرسید: آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی به آفریدگاری خداوند اقرار كردند، آن گاه خداوند جملگی را به صلب آدم برگرداند.

 

گروهی دیگر از دانشوران و مفسّران، این آیه و دیگر آیات هم مضمون را زبان حال انسان ها و حكایت واقعیّت وجودی او به مفهوم وجود غریزه، استعداد و فطرت خداباوری در آدمیان می شمارند، امّا با این همه هر دو دیدگاه این مطلب را از پیش پذیرفته اند كه انسان دارای طبیعت ویژه خدایی است.

 

به رغم این گونه دیدگاه ها و طرح موضوع فطرت در مناسبت های گوناگون، این موضوع آن سان كه باید از سوی اندیشوران مسلمان به صورت جداگانه و كامل مورد پژوهش و بررسی قرار نگرفته است، استاد مطهری می گوید:

 

«با اینكه در قرآن از فطرت زیاد یاد شده است، ولی هرچه انسان جست وجو

 

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری