/90

فصلنامه اندیشه حوزه، شماره 57، ص 145

    طالبان و جویندگان اسلام ناب معرفی نماید. (ارمكی، 1377 ، 246)

 

 

در بینش این شهید بزرگوار دین اسلام، و به ویژه مكتب و مذهب تشیع، در برابر توسعه نه تنها منفعل نیست، بلكه با توجه به جهت گیری خاص و فعالی كه در خصوص چگونگی زندگی این جهانی برای انسان دارد، در خصوص اهداف و جهت گیرهای توسعه نیز دارای موضعی مشخص و معین است، زیرا دین اسلام به دلیل جامعیت و كاملیت و مبتنی بودن آن بر پایهی فطرت و آفرینش انسان پاسخگوی تمام نیازهای انسانی است. بنابراین میتوان گفت، در نظر این شهید گرانقدر انسان، هم موضوع توسعه است، و هم عامل و هم غایت و هدف توسعه است. همان چیزی كه به اعتقاد این شهید بزرگوار در جهت توسعه در غرب به فراموشی سپرده شده است، و در نتیجه پیامدهای ناگواری را برای بشریت به همراه آورده است. خود در این باره چنین میگوید:

بشر امروز پس از این همه موفقیتهای علمی، دردمندانه مینالد. از چه مینالد؟ كسریها و كمبودهایش در كدام ناحیه است؟ آیا جز در ناحیهی خلق و خوی و «آدمیت» است؟ بشر امروز از نظر علمی و فكری پا به جایی نهاده كه آهنگ سفر افلاك كرده و سقراطها و افلاطونها باید افتخار شاگردیاش را بپذیرند، اما از نظر روح و خوی و منش، یك «زنگی مست تیغ بران به دست» بیش نیست. انسان امروز با همهی پیشرفتهای معجزهآسا در ناحیهی علم و فن، از لحاظ مردمی و انسانیت گامی پیش نرفته، بلكه به سیاهترین دوران سیاه خویش بازگشته است؛ با یك تفاوت، و آن این كه از بركت قدرت علمی و فلسفی و ادبی خویش، برخلاف گذشته، تمام جنایتها را در زیر پردهای از تظاهر به انسانیت و اخلاق، نوعپرستی، آزادی خواهی و صلح دوستی انجام میدهد... این یكی از تناقضاتی است كه منطق بشر امروز گرفتار آن است. (مطهری، 1377 ، 25-26)

و لذا «ریشهی مشكلات امروز بشر را در همین جا باید جست، همچنان كه ریشهی نیاز بشر به دین و معنویت و ایمان به پیامبر را نیز در همین جا باید به دست آورد. (همان، 27) در نظر وی، در میان مكتبها و مسلكها و دینها و آیینها، تنها اسلام است كه قدرت پاسخگویی به این نیاز را دارد. (همان، 29)


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری