/90

فصلنامه فقه اهل بیت فارسی، شماره 39 و 40،ص 307

 

استاد شهید مرتضی مطهری، در برهه ای این مهمّ را در دستور کار خویش قرار می دهد و بخوبی بیشتر زوایای آن را می کاود و ردّ پای اثرپذیری گروهی از مسلمانان(15) را در اوایل مشروطیت ازاین تفکّر بخوبی می نمایاند و از اهل نظر و فکر و تحقیق می خواهد که به دفاع از منطق اسلام بپردازند.(16)

 

در نوشتار پیشِ رو، به کالبدشناسی واژه خشونت از دیدگاه استاد مطهری پرداخته و سپس با اشاره به فلسفه احکام کیفری اسلام، پاره ای از آنها را به بوته نقد و بررسی می نهیم تا بدانیم که آیا خشونت زایند یا خشونت زدا!

الف) بررسی مقوله  خشونت

 

معمولاً کسانی که از خشونت سخن گفته اند، به بیان مقصود خود از این واژه نپرداخته اند. شاید از نگاه اینان، مفهوم آن روشن بوده و نیازی به تشریح و بررسی نداشته است؛ اما مطهری چنین شیوه ای را دنبال نکرده، بلکه با اشاره به مفهوم لغوی خشونت، به کالبد شکافی دقیق و عالمانه آن پرداخته است:

 

محبّت و نقطه مقابل آن، خشونت است. البته نقطه مقابل محبّت، معمولاً بغض است، ولی اثر محبّت، احسان و نرمی است و اثر بغض، قهراً، خشونت است و سخت گیری.(17)

 

اسلام دین فطری است. هم مهر می ورزد و هم خشم. در، گاهِ مهرورزی، با تمام وجود، مهر می ورزد و هنگام خشم، بی هیچ اغماضی برای حیات فرد و جامعه و پویندگی و بالندگی آنها، خشم خود را همچون صاعقه بر سر پایمال کنندگان حقوق مردم و سرکشان فرو می ریزد.

 

امّا مسیحیّت تحریف شده، تنها مهرورزی را در کانون توجه خود قرار داده و می دهد


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری