/90

چشم انداز ایران / آبان و آذر 1384 / صفحه: 119

13که آيتالـله خمينی از آغاز نهضت تا کنون به ميدان شهادت تقديم داشته است14ياد کرده و نيز در مقايسهی برخوردِ ساواک با شريعتی و آريانپور نوشته: بگذريم از جريان دردناک مرحوم شريعتی که حضراتی که از پيشگاه ملوکانه درخواست میکردند زبان شريعتی را ببندد و حسينيهی ارشاد را تعطيل کند، در مورد آريانپور که به اسم استاد دانشگاه به جوانان مسلمان ما، درس مارکسيستی میدهد، يکباره لال شدند که از پدر تاجدار خود بخواهند که دست کم، از تبليغات ضد اسلامیِ او در دانشگاه جلوگيری به عمل آورد و نيز بگذريم از آن که هر روز، دهها کتاب و نشريه به اسم داستان، تاريخ و... عليه خدا و اسلام از طرف مارکسيستها و زير نظر ساواک شاه چاپ و پخش میگردد و نفس هيچ کدام از آنان که عليه کتابهای "شريعتی" و کتابِ "شهيد جاويد" فرياد "وااسلاما" بلند کردهاند، درنمیآيد!15و به تعريف و تمجيد شريعتی پرداخته و آن گاه بعد از درگذشت آيتالـله خمينی، در جلد سوم کتابش به تکفير و هَدم وی پرداخته است؟

روحانی در شمارهی 17 همان نشريه در جواب نامهای که پرسيده :

من میخواستم از شما بپرسم در اين ميان تکليف مردم چيست؟ نوشتههای شما در [جلد سوم] کتابِ "نهضت امام خمينی" و مجلهی 15 خرداد را باور کنند يا گفتهها و نوشتههای ديگران را؟ [مثلاً خاطرهی حجتالاسلام سيد محمود دعايي مبني بر تأسف آيتالـله خمينی از درگذشت شريعتی] چه کسی راست میگويد؟ بالاخره در اين وسط مشخص نيست امام راجع به شريعتی چه ديدی داشتند و آن‌‌ چه را امروز جنابعالی و ديگران نقل میکنيد بايد کدامی را درست دانست و قبول کرد؟!16

پاسخ داد:

گفتهاند که: شنونده بايد عاقل باشد. آيا شما انديشيدهايد که حضرت امام (س) چرا اين تأسف خود را سرِگوشی اظهار کردند و در نامهی رسمي كه خطاب به آقاي ابراهيم يزدي در پاسخ به تسليتنامهي هواداران شريعتي دادند، عليرغم آن همه اصرار و پافشاريِ نامبرده و همين كسي كه امروز مدعي است كه: يك روز(؟!) امام به من فرمودند: من به سه دليل از فوت دكتر شريعتي متأسف هستم؟! و ديگر دار و دستههاي شريعتي، نهتنها حاضر نشدند از مرگ او اظهار تأسف كنند، بلكه از واژهي "مرحوم" نيز در حق او خودداري كردند.17

آيت‌‌الـله خميني در وصيتنامهي خود تأكيد كرده كه بعد از من آن چه به من نسبت داده شده يا ميشود، مورد تصديق نيست، مگر آن كه صداي من يا خط و امضاي من باشد با تصديق كارشناسان.18

دعايي خاطرهي مذكور را ـكه متن كاملِ آن خواهد آمدـ در سال 1358 و در زمان حياتِ آيتالـله خميني نقل كرده و در نشريه و كتابهاي زيادي از جمله "همگام با شريعتي" آمده است، در حالي كه اگر اين مطالب نادرست بود، حتماً دفتر آيتالـله خميني و نيز دوستان و شاگردان و دوستدارانِ وي ـ‌‌كه كم هم نبودندـ در آن زمان متذكر ميشدند. در حالي كه اين ادعا، استنباط، استدلال، "احتمال"، "شايد" و "به نظر رسيدن"‌هاي روحاني ـكه در جلد سوم كتابش زياد استـ بعد از چند سال درگذشت آيتالـله خميني گفته و منتشر شده و بنا بر نص صريح آيتالـله خميني، نه روحاني و نه هيچ كسِ ديگر اجازهي تأويل، تحليل و تفسير رفتار و گفتار وي را ندارند.

و اما راجع به ترجيعبندهاي روحاني راجع به "مرحوم" ننوشتنِ آيتالـله خميني براي شريعتي، بايد گفت كه: آيتالـله خميني خوب ميدانست كه رحمت الهي موقوفِ مرحوم گفتنِ هيچ كس نيست، اما اشاره به "فقدانِ" مردي چنين متفكر و متدين براي افراد زيادي روشنگر و نتيجهبخش خواهد بود. آري در سوگ چنين مرداني تنها و تنها ميتوان احساس فقدان و كمبود نمود.

در چاپ چهارم كتابِ "سيري در زندگاني استاد مطهري" آمده است كه:

برخي گفتهاند: اين كه امام خميني (ره) سخن صريحي دربارهي دكتر شريعتي و آثارش نگفتهاند، دليل بر اين است كه امام مخالفتي نداشتهاند. اين سخن نميتواند درست باشد، زيرا گاهي مطلبي را رهبر صلاح نيست بگويد، ولي فردي در ردهي بعد بايد بگويد و بالعكس.19

نويسندهي کتاب از اين رهگذر ميخواهد اثبات كند كه كوبيدن شريعتي به وسيلهي مطهري در نامهي مذكور، دليلي بر رد شريعتي به وسيلهي آيتالـله خميني است، در حالي كه اولاً آيتالـله خميني در تأييد شريعتي سخنها گفته ـكه در ادامهي مقاله خواهد آمدـ و در زمان حياتش بارها منتشر شده، ثانياً سخنان زيادي از "افراد در ردهي بعدِ" آيتالـله خميني در "زمان حياتش" در تأييد شريعتي گفته و منتشر شده كه يا از دوستان وي (مثلاًً آيتالـله سيد محمود طالقاني)، يا از خانوادهي وي (از جمله خانم خديجه (قدس ايران) ثقفي ـ همسر آيتالله خميني ـ و حجتالاسلام سيد احمد موسوي خميني) و يا از شاگردان مخصوص و دوستدارانش بودهاند و اكثراً از مسؤولان جمهوري اسلامي ايران كه از آن جمله، فقط براي نمونه، ميتوان به افراد زير اشاره كرد: آقايان محمدجواد باهنر، مصطفي چمران، محمدتقي جعفري، حسن حبيبي، فخرالدين حجازي، علي حجتي كرماني، محمدجواد حجتي كرماني، سيد محمد حسيني بهشتي، سيد علي حسيني خامنهاي، سيد محمد حسيني خامنهاي، محمدرضا حكيمي، سيد


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری