شرح منظومه، ص: 16
نَظَمتُها فِی الحِکمَةِ الّتی سمتُ | | فِی الذِّکرِ بِالخِیرِ الکثیرِ سَمَّیتُ |
| | |
این منظومه را در حکمت اعلی به رشته کشیدم
همانکه در قرآن با نام «خیر فراوان» نام برده شده است
شرح: در مصراع دوم این بیت اشاره میکند به آیه 269 از سوره بقره که میفرماید:
یؤتی الحکمة من یشاء و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا.
خداوند به آنکه بخواهد و مصلحت بداند «حکمت» عطا میفرماید و هر که به او حکمت عطا شود خیر فراوان به او داده شده است «1».
سَمَّیتُ هَذا غُرَر الفَرائِد | | أَودَعتُ فِیها عَقدُ العَقائِد |
| | |
این کتاب را «غرر الفرائد» نامیدم
و در این کتاب عقاید و افکار گره مانندی به ودیعت نهادم
شرح: منظومه حاجی سبزواری مجموعاً دو بخش است و خود مؤلّف هر بخش را کتابی جداگانه قرار داده و نامی خاص بر آن نهاده است:
الف. منطق.
ب. حکمت.
بخش منطق را «اللّئالی المنتظمة» و بخش حکمت را که اکنون قسمتی از آن را شرح میکنیم «غُرَرُ الفَرائِد» نامیده است.
فَها أَنا الخائِض فِی المَقصود | | بِعونِ رَبّی واجِب الوُجود |
| | |
______________________________
(1). حکمت یعنی دریافت حقیقت. از آن جهت به دریافت حقیقت «حکمت» گفته میشود که استحکام دارد و پشتوانهاش واقعیت است؛ بر خلاف دریافتهای غیر منطبق با واقعیت که استحکام ندارد و مانند خانه عنکبوت سست و بی بنیاد است. فلسفهها به هر اندازه صحیح و مطابق با واقع باشند شایستگی این واژه مقدس را دارند.
بشر در تلاشهای خویش در جستجوی «حکمت» یعنی دریافتی صحیح و منطبق با واقعیت است و اما اینکه چه اندازه در این راه توفیق حاصل کرده است خدا میداند. بدیهی است که پیروان هر مکتبی به هر نسبت که به عقاید و افکار خویش ایمان داشته باشند آن را «حکمت» تلقی میکنند. حاجی سبزواری که مؤمن به مکتب فلسفی اسلامی و بالخصوص به نحله صدرایی است، مطالب این فلسفه را بلا تردید مصداق «حکمت» میداند.