• عرفان حافظ
/90

عرفان حافظ، صفحه:  11

ادعا کند که من روان شناسی عرفانی را میتوانم بیان کنم و توضیح بدهم. در میان روان شناسان جدید یک نفر است که تا حدی اطلاعات و مطالعاتی در همین زمینه دارد (شاید بیش از یک نفر باشد، من این یک نفر را میشناسم) و او فیلسوف و روان شناس معروف آمریکایی ویلیام جیمز است که قریب به زمان ما هم بوده و کتابی هم نوشته است که نام اصلی آن گویا «آزمایشهای عرفانی» بوده است. قسمتی از این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کردهاند به نام دین و روان و این مرد شخصاً مذهبی و عارف مشرب بوده و روی مراجعه کنندگان خودش بیشتر، از نظر عرفانی مطالعه کرده و سخت هم به حالات روانی عرفانی معتقد است.

به هرحال این یک مسئله فوق العاده عظیمی است. مسئله عرفان عملی مسئله انسان و شناخت انسان است، انسان از اولین مرحله خاکی بودن تا آن مرحلهای که قرآن کریم آن را «لقاء اللَّه» مینامد (یا ایهَا الْانْسانُ انَّک کادِحٌ الی رَبِّک کدْحاً فَمُلاقیهِ) «1»، از کجا تا کجا!.

اگر کسی بخواهد درباره عرفان حافظ بحث کند، یک قسمت این است که حافظ در این وادی که الآن ما به «وادی ناشناخته» تعبیر کردیم، در وادی سیر و سلوک، چه گامهایی برداشته است و چه حالات و مقاماتی از عرفان را در شعر خودش منعکس کرده است، یعنی در اشعار حافظ از مقامات سیر و سلوکی چه چیزهایی پیدا میشود، که اینها را باید انسان دقیقاً ابتدا با آنچه که عرفا در کتبی که در این موضوعْ صریح بیان کردهاند تطبیق کند، بعد ببیند که در هر جایی حافظ چه میگوید. اینها اصطلاحات خاصی دارند، کلمات خاصی به کار میبرند و حافظ هم بدون شک تابع همان اصطلاحات و تعبیرات و الفاظ است؛ و بخشی از ارزش حافظ به این

______________________________
(1) انشقاق/ 6

 


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری