• مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (1)
/90

انسان و ایمان، ص9

مطلوب معنوی، ارزش اخلاقی و غیره مطرح نیست. ثانیاً شخصی و فردی است، مربوط است به خودش و حداکثر به جفت و فرزندش. ثالثاً منطقهای است، مربوط است به محیط زیست خودش. رابعاً حالی است و به زمان حال تعلق دارد. یعنی همان محدودیتهایی که بُعد ادراکی وجود حیوان دارد، بُعد خواهشها و گرایشهای وجودش دارد. حیوان از این نظر نیز در محدوده خاصی زندانی است.

حیوان اگر هدفی را تعقیب کند و به سوی غایتی حرکت کند که از این محدوده خارج باشد، مثلًا به نوع تعلق داشته باشد نه به فرد، به آینده تعلق داشته باشد نه به حال- مانند آنچه در بعضی حیوانات اجتماعی از قبیل زنبور عسل مشاهده میشود- ناآگاهانه و به حکم غریزه و فرمان مستقیم نیرویی است که او را آفریده و جهان را تدبیر میکند.

شعاع آگاهی و سطح خواسته انسان

قلمرو انسان، چه در ناحیه آگاهیها و بینشها و شناختها و چه در ناحیه خواستهها و

مطلوبها، بسی وسیعتر و گستردهتر و متعالیتر است.

آگاهی انسان و شناخت او، از ظواهر اشیاء و پدیدهها عبور میکند و تا درون ذات و ماهیت آنها و روابط و وابستگیهای آنها و ضرورتهای حاکم بر آنها نفوذ مینماید. آگاهی انسان نه در محدوده منطقه و مکان، زندانی میماند و نه زنجیره زمان آن را در قید و بند نگه میدارد؛ هم مکان را درمینوردد و هم زمان را.

از این رو، هم به ماورای محیط زیست خویش آگاهی پیدا میکند تا آنجا که دست به شناخت کرات دیگر مییازد، و هم بر گذشته و آینده خویش وقوف مییابد، تاریخ گذشته خویش و جهان یعنی تاریخ زمین، آسمان، کوهها، دریاها، گیاهان و جانداران دیگر را کشف میکند و درباره آینده تا افقهای


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری