• اسلام و نیازهای زمان (2)
/90

اسلام و نیازهای زمان، جلد 2، صفحه:10

و همزیستی نیست. این [بود] اشکال.

[در جواب] بهطور اجمال میگوییم نه اسلام- که میگوییم ثابت است- به مفهوم مطلق ثابت است که هیچ گونه تغییری در قوانینش وجود ندارد، و نه شرایط و مقتضیات زمان به این شکل است که غالباً تصور میشود که لازمه زمان این است که همه چیز تغییر کند؛ یعنی در اسلام عناصری ثابت و عناصری متغیر وجود دارد، همچنان که در زمان هم عناصری ثابت و عناصری متغیر [وجود دارد]؛ عناصری که باید ثابت بماند و عناصری که باید تغییر کند و آن تغییرها باید در کادر آن عناصر ثابت رخ دهد، و اگر تغییرهای زمانی در کادر آن عناصر ثابت رخ بدهد، تغییرات زمان پیشروی و تکامل است و اگر خارج از آن کادر ثابت صورت بگیرد تغییر هست ولی تکامل نیست، بلکه انحراف و سقوط است.

آیا زمان معصوم است؟

ما- و هیچ کس- زمان را معصوم نمیدانیم و تغییرات اجتماعی را دارای عصمت تلقی نمیکنیم. اینجور نیست که هر جامعهای خود به خود و بهطور خودکار همیشه رو به پیشرفت و ترقی باشد. ما همیشه میگوییم «ترقی اجتماعها» و «انحطاط اجتماعها». همینطور که ترقی اجتماعها در زمان صورت میگیرد، انحطاط اجتماعها هم در زمان صورت میگیرد، آن هم تغییری است که در متن زمان صورت میگیرد. پس معلوم میشود که زمان و جامعه در زمان دوگونه ممکن است تغییر بپذیرد: تغییرهایی که باید آنها را ترقی نامید و تغییرهایی که انحطاط و سقوط است.

حتی ممکن است جامعهای بهطور نسبی ثابت باشد. ما درباره خیلی از جامعهها میگوییم فلان اجتماع اساساً نسبت به چهار قرن پیش تکان نخورده. پس اینجور هم نیست که هر اجتماعی جبراً و لزوماً محکوم به تغییر باشد، حال یا در جهت ترقی و یا در جهت انحطاط.

همین مطلبِ نسبتاً بدیهی، مطلب را برای ما به شکل دیگری طرح میکند که تغییرات زمان یا در مسیر ترقی است یا در مسیر انحطاط و تنزل. پس این سؤال طرح میشود که آن مسیری که مسیر ترقی است چیست و آن مسیری که مسیر تنزلاست چیست؟.

پس ما یک مسیر ترقی داریم، یک کادری داریم که اگر اجتماع در آن کادر تغییر


صفحه:
کتابخانه دیجیتال بنیاد شهید مطهری